معنی فارسی rightwing

B1

راست‌گرایی به دیدگاه‌ها و سیاست‌هایی اطلاق می‌شود که معمولاً بر آزادی فردی و بازار آزاد تأکید می‌کنند و به دولت کنترل کمتری در اقتصاد اعتقاد دارند.

Relating to or denoting the conservative or right side of a political spectrum, often advocating for traditional values.

adjective
معنی(adjective):

Of political ideologies: opposing political and social equality; especially conservative, traditional and/or reactionary politics.

example
معنی(example):

او دیدگاه‌های قوی راست‌گرایانه‌ای در سیاست دارد.

مثال:

He holds a strong rightwing perspective in politics.

معنی(example):

سیاست‌های راست‌گرا معمولاً بر اقتصاد بازار آزاد تأکید دارند.

مثال:

Rightwing policies often emphasize free-market economics.

معنی فارسی کلمه rightwing

: معنی rightwing به فارسی

راست‌گرایی به دیدگاه‌ها و سیاست‌هایی اطلاق می‌شود که معمولاً بر آزادی فردی و بازار آزاد تأکید می‌کنند و به دولت کنترل کمتری در اقتصاد اعتقاد دارند.