معنی فارسی riglet
B1بخشی کوچک و خاص که میتواند در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
A small or specific segment of something; often used in specialized contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
ریگلت یک بخش کوچک و متمایز است.
مثال:
The riglet is a small, differentiated segment.
معنی(example):
در گیاهشناسی، ریگلت ممکن است به ویژگی کوچک یک گیاه اشاره کند.
مثال:
In botany, a riglet might refer to a small feature of a plant.
معنی فارسی کلمه riglet
:
بخشی کوچک و خاص که میتواند در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار گیرد.