معنی فارسی riksmaal

B1

اصطلاحی برای گویشی خاص که به فرهنگ یا منطقه خاصی مربوط می‌شود.

A term used to describe a specific dialect linked to cultural or geographic areas.

example
معنی(example):

ریکسمال به اصطلاحی اطلاق می‌شود که به گویشی در برخی مناطق اشاره دارد.

مثال:

Riksmaal is a term referring to a dialect spoken in some regions.

معنی(example):

گویش ریکسمال ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.

مثال:

The riksmaal dialect has unique characteristics.

معنی فارسی کلمه riksmaal

: معنی riksmaal به فارسی

اصطلاحی برای گویشی خاص که به فرهنگ یا منطقه خاصی مربوط می‌شود.