معنی فارسی rimier

B1

ریمیر به معنای باریک و تیز در لبه‌ها، معمولاً به ویژگی‌های سطح یا فرم‌ها اطلاق می‌شود.

Having a rim or edge that is more pronounced or sharp.

adjective
معنی(adjective):

Coated in rime.

example
معنی(example):

آسمان پس از یخ‌بندان بیشتر از حد معمول ریمیر بود.

مثال:

The sky was rimier than usual after the frost.

معنی(example):

لباس او به خاطر گلدوزی ظاهری ریمیر داشت.

مثال:

Her dress had a rimier appearance due to the embroidery.

معنی فارسی کلمه rimier

: معنی rimier به فارسی

ریمیر به معنای باریک و تیز در لبه‌ها، معمولاً به ویژگی‌های سطح یا فرم‌ها اطلاق می‌شود.