معنی فارسی rimland

B1

حاشیه زمین، به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در اطراف یک منطقه مرکزی قرار دارد و معمولاً شامل نواحی ساحلی و مرزی می‌باشد.

A region lying along the border of a specified area, often with strategic significance.

noun
معنی(noun):

A land or region at the periphery of a heartland

example
معنی(example):

حاشیه زمین شامل مناطق ساحلی است و برای تجارت مهم است.

مثال:

The rimland includes coastal areas and is important for trade.

معنی(example):

ژئوپولیتیک‌ها اغلب بر حاشیه زمین به عنوان یک منطقه استراتژیک تمرکز می‌کنند.

مثال:

Geopolitics often focus on the rimland as a strategic zone.

معنی فارسی کلمه rimland

: معنی rimland به فارسی

حاشیه زمین، به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در اطراف یک منطقه مرکزی قرار دارد و معمولاً شامل نواحی ساحلی و مرزی می‌باشد.