معنی فارسی rimless

B1

بدون لبه، به اشیایی اطلاق می‌شود که هیچ نوار یا حاشیه‌ای در اطراف آن‌ها وجود ندارد.

Lacking a rim; having no edge or border.

example
معنی(example):

او از عینک بدون لبه استفاده کرد که چشم‌هایش را برجسته می‌کرد.

مثال:

She wore rimless glasses that highlighted her eyes.

معنی(example):

ظرف‌های بدون لبه مدرن‌تر از ظرف‌های سنتی هستند.

مثال:

The rimless plates are more modern than traditional ones.

معنی فارسی کلمه rimless

: معنی rimless به فارسی

بدون لبه، به اشیایی اطلاق می‌شود که هیچ نوار یا حاشیه‌ای در اطراف آن‌ها وجود ندارد.