معنی فارسی ring-off

B1

خاموش کردن یا قطع کردن تماس‌های تلفنی یا وسیله‌ای از کارکرد خود.

To turn off or disconnect a phone or device to avoid disturbance.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که گوشی‌اش را در طول جلسه خاموش کند.

مثال:

He decided to ring-off his phone during the meeting.

معنی(example):

مودبانه است که هنگام تماشا در تئاتر، گوشی‌ات را خاموش کنی.

مثال:

It's polite to ring-off your phone while at the theater.

معنی فارسی کلمه ring-off

: معنی ring-off به فارسی

خاموش کردن یا قطع کردن تماس‌های تلفنی یا وسیله‌ای از کارکرد خود.