معنی فارسی ringbolts
B2حلقهپیچها، پیچهای دایرهای هستند که برای اتصال اجزا در مکانهای مختلف کاربرد دارند.
A bolt with a ring for fastening or securing items.
- noun
noun
معنی(noun):
An eyebolt that has a ring through the eye
example
معنی(example):
ملوانان از حلقهپیچها برای ایمن کردن بادبانها بر روی قایق استفاده کردند.
مثال:
The sailors used ringbolts to secure the sails on the boat.
معنی(example):
در ساخت و ساز، حلقهپیچها برای یکپارچگی ساختاری ضروری هستند.
مثال:
In construction, ringbolts are essential for structural integrity.
معنی فارسی کلمه ringbolts
:
حلقهپیچها، پیچهای دایرهای هستند که برای اتصال اجزا در مکانهای مختلف کاربرد دارند.