معنی فارسی ringlead

B2

رهبری یک گروه یا فعالیت، فرد مسئول و هدایت کننده در یک سازمان یا پروژه.

To lead or guide a group or activity, typically as a main representative or organizer.

example
معنی(example):

معلم تصمیم گرفت رهبری گروه پروژه را بر عهده بگیرد.

مثال:

The teacher decided to ringlead the project group.

معنی(example):

در نمایش مدرسه، او نقش‌های اصلی را رهبری می‌کند.

مثال:

In the school play, she ringleads the main roles.

معنی فارسی کلمه ringlead

: معنی ringlead به فارسی

رهبری یک گروه یا فعالیت، فرد مسئول و هدایت کننده در یک سازمان یا پروژه.