معنی فارسی ringroads
B1چندین حلقه جاده که به دور یک شهر وجود دارند.
Multiple roads that encircle a city or area for traffic management.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیاری از شهرها چندین حلقه جاده برای مدیریت مؤثر ترافیک دارند.
مثال:
Many cities have multiple ringroads to manage traffic effectively.
معنی(example):
حلقه جادهها به هدایت وسایل نقلیه سنگین به دور از مرکز شهر کمک میکند.
مثال:
The ringroads help to direct heavy vehicles away from the city center.
معنی فارسی کلمه ringroads
:
چندین حلقه جاده که به دور یک شهر وجود دارند.