معنی فارسی rink
A2 /ɹɪŋk/محلی مخصوص برای ورزشهایی مانند اسکیت یا هاکی که معمولاً با یخ یا کف پوشیده شده است.
An area or venue for ice skating or playing ice sports.
- noun
noun
معنی(noun):
A man, especially a warrior or hero.
example
معنی(example):
ما به پیست یخ برای اسکیت رفتیم.
مثال:
We went ice skating at the rink.
معنی(example):
بازی هاکی در پیست محلی برگزار شد.
مثال:
The hockey game was played at the local rink.
معنی فارسی کلمه rink
:
محلی مخصوص برای ورزشهایی مانند اسکیت یا هاکی که معمولاً با یخ یا کف پوشیده شده است.