معنی فارسی rinses

B1

محصولی برای شستشو که معمولاً برای تمیز کردن یا ایجاد لطافت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Refers to a liquid used for rinsing, often used in oral hygiene or hair care.

noun
معنی(noun):

The action of rinsing.

مثال:

I'll just give this knife a quick rinse.

معنی(noun):

A liquid used to rinse, now particularly a hair dye.

example
معنی(example):

بعد از مسواک زدن دندان‌ها، از یک دهان‌شویه استفاده می‌کنم.

مثال:

I use a mouth rinse after brushing my teeth.

معنی(example):

شستشوی مو، موی من را درخشان و نرم کرد.

مثال:

The hair rinse made my hair shiny and soft.

معنی فارسی کلمه rinses

: معنی rinses به فارسی

محصولی برای شستشو که معمولاً برای تمیز کردن یا ایجاد لطافت مورد استفاده قرار می‌گیرد.