معنی فارسی rioter

B1

دولت کننده، فردی که در اعتراضات یا شورش‌ها شرکت می‌کند.

An individual who participates in protests or riots.

example
معنی(example):

دولت کننده در حین تظاهرات بازداشت شد.

مثال:

The rioter was arrested during the protests.

معنی(example):

دولت کنندگان با پلیس در خیابان‌ها درگیری داشتند.

مثال:

Rioters clashed with the police on the streets.

معنی فارسی کلمه rioter

: معنی rioter به فارسی

دولت کننده، فردی که در اعتراضات یا شورش‌ها شرکت می‌کند.