معنی فارسی riotocracy
B1نوعی حکومت یا حکمرانی که در آن شورش و قیام به عنوان ابزار تصمیمگیری به کار میرود.
A government or system of rule characterized by riots.
- NOUN
example
معنی(example):
رهبری شهر به خاطر شورشسالاریاش مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The city's leadership was criticized for its riotocracy.
معنی(example):
برخی بر این باورند که شورشسالاری نشانهای از ناتوانی در حکومتداری است.
مثال:
Some believe that riotocracy is a sign of failing governance.
معنی فارسی کلمه riotocracy
:
نوعی حکومت یا حکمرانی که در آن شورش و قیام به عنوان ابزار تصمیمگیری به کار میرود.