معنی فارسی ripcord
B1نخی که برای باز کردن چتر نجات یا دستگاه مشابهی استفاده میشود.
A cord used to deploy a parachute or similar device.
- noun
noun
معنی(noun):
A cord to release a parachute from its sack.
example
معنی(example):
او ریپکورد را کشید تا چتر نجاتش باز شود.
مثال:
He pulled the ripcord to open his parachute.
معنی(example):
همیشه قبل از پرش ریپکورد خود را بررسی کنید.
مثال:
Always check your ripcord before jumping.
معنی فارسی کلمه ripcord
:
نخی که برای باز کردن چتر نجات یا دستگاه مشابهی استفاده میشود.