معنی فارسی ripely
B1به معنای رسیدن به مرحله مناسب برای برداشت یا مصرف، معمولاً در مورد میوهها و گیاهان استفاده میشود.
Describing a state of being fully mature and ready for use or consumption.
- ADVERB
example
معنی(example):
گلابیها بهطور رسیده از درخت افتادند.
مثال:
The pears ripely fell from the tree.
معنی(example):
گل بهطور رسیده زیر نور خورشید شکوفه میزند.
مثال:
The flower blooms ripely under the sunlight.
معنی فارسی کلمه ripely
:
به معنای رسیدن به مرحله مناسب برای برداشت یا مصرف، معمولاً در مورد میوهها و گیاهان استفاده میشود.