معنی فارسی ripeness
B1وضعیت میوه یا سبزیجات که نشان میدهد آنها به مرحلهای رسیده و آماده مصرف یا برداشت هستند.
The state of being fully matured and ready for consumption, often assessed by color and texture.
- NOUN
example
معنی(example):
رسیدگی موزها برای تهیه نان عالی بود.
مثال:
The ripeness of the bananas was perfect for making bread.
معنی(example):
بررسی رسیدگی میوه برای طعم اهمیت دارد.
مثال:
Checking the ripeness of fruit is important for taste.
معنی فارسی کلمه ripeness
:
وضعیت میوه یا سبزیجات که نشان میدهد آنها به مرحلهای رسیده و آماده مصرف یا برداشت هستند.