معنی فارسی rivalship
B2رابطهٔ رقابتی بین دو شخص یا گروه، زمانی که هر یک سعی میکنند نسبت به دیگری برتری پیدا کنند.
The state of rivalry or competition between two or more parties.
- NOUN
example
معنی(example):
رقابت بین تیمها بسیار شدید بود.
مثال:
The rivalship between the teams was intense.
معنی(example):
رقابت آنها سالهای زیادی طول کشیده است.
مثال:
Their rivalship has lasted for many years.
معنی فارسی کلمه rivalship
:
رابطهٔ رقابتی بین دو شخص یا گروه، زمانی که هر یک سعی میکنند نسبت به دیگری برتری پیدا کنند.