معنی فارسی rived

B1 /ɹaɪvd/

پاره کردن و شکافتن، به ویژه با نیروی زیاد، معمولاً به اشیاء نرم مانند کاغذ توسط نیروی فیزیکی.

To split or tear apart forcefully.

verb
معنی(verb):

To tear apart by force; to rend; to split; to cleave.

معنی(verb):

To pierce or cleave with a weapon.

example
معنی(example):

او کاغذ را به دو تکه پاره کرد.

مثال:

He rived the paper into two pieces.

معنی(example):

رعد و برق به نظر می‌رسید که آسمان را در طول طوفان پاره کرد.

مثال:

The lightning seemed to rived the sky during the storm.

معنی فارسی کلمه rived

: معنی rived به فارسی

پاره کردن و شکافتن، به ویژه با نیروی زیاد، معمولاً به اشیاء نرم مانند کاغذ توسط نیروی فیزیکی.