معنی فارسی robustfully

B1

به طور قوی و با اعتماد به نفس؛ به شکلی که نشان دهنده قدرت و ثبات باشد.

In a strong and confident manner; showing strength and stability.

example
معنی(example):

او با قدرت در مورد ایده‌هایش صحبت کرد.

مثال:

He spoke robustfully about his ideas.

معنی(example):

تیم به‌طور قاطع از انتخاب خود دفاع کرد.

مثال:

The team robustfully defended their choice.

معنی فارسی کلمه robustfully

: معنی robustfully به فارسی

به طور قوی و با اعتماد به نفس؛ به شکلی که نشان دهنده قدرت و ثبات باشد.