معنی فارسی robustly

B2

به صورت قوی و مؤثر، با کیفیت بالا و بدون مشکل.

In a strong and healthy manner; effectively.

adverb
معنی(adverb):

In a robust manner.

example
معنی(example):

تیم در طول مسابقه به طرز قوی عمل کرد.

مثال:

The team performed robustly during the competition.

معنی(example):

نرم‌افزار به طرز قوی طراحی شده است تا خطاها را مدیریت کند.

مثال:

The software is robustly built to handle errors.

معنی فارسی کلمه robustly

: معنی robustly به فارسی

به صورت قوی و مؤثر، با کیفیت بالا و بدون مشکل.