معنی فارسی rock bottoms
B1به معنای پایینترین نقطه یا وضعیت، به طور معمول در زمینه مشکلات عاطفی یا مالی اشاره دارد.
The lowest point reached in a situation, often related to personal struggles.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از از دست دادن شغلش، به کف سنگی رسید.
مثال:
After losing his job, he hit rock bottom.
معنی(example):
یافتن الهام در کف سنگی میتواند به تغییرات مثبت منجر شود.
مثال:
Finding inspiration at rock bottom can lead to positive changes.
معنی فارسی کلمه rock bottoms
:
به معنای پایینترین نقطه یا وضعیت، به طور معمول در زمینه مشکلات عاطفی یا مالی اشاره دارد.