معنی فارسی rockpool

B1

استخر کوچکی از آب که در میان سنگ‌ها قرار دارد و زندگی دریایی در آن وجود دارد.

A small body of saltwater found within rocks, often containing marine organisms.

noun
معنی(noun):

Tidepool

example
معنی(example):

یک استخر سنگی می‌تواند خانه ستاره‌ماهیان و خرچنگ‌ها باشد.

مثال:

A rockpool can be home to starfish and crabs.

معنی(example):

استخر سنگی زیر آفتاب داغ خشک شد.

مثال:

The rockpool dried up under the hot sun.

معنی فارسی کلمه rockpool

: معنی rockpool به فارسی

استخر کوچکی از آب که در میان سنگ‌ها قرار دارد و زندگی دریایی در آن وجود دارد.