معنی فارسی rodless

B1

بدون چوب، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ میله‌ای استفاده نشده است.

Describing something that does not contain a rod or is without a rod.

example
معنی(example):

طراحی بدون چوب برای چوب ماهیگیری انعطاف‌پذیری بیشتری دارد.

مثال:

The rodless design of the fishing pole allows for more flexibility.

معنی(example):

آنها نسخه‌ای بدون چوب از دستگاه را برای کارایی بهتر ایجاد کردند.

مثال:

They created a rodless version of the device for better usability.

معنی فارسی کلمه rodless

: معنی rodless به فارسی

بدون چوب، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ میله‌ای استفاده نشده است.