معنی فارسی roentgenographically
B1به شکل روتگنوگرافیک، مربوط به شیوه تصویربرداری با اشعه ایکس.
In a manner related to roentgenography or X-ray imaging.
- ADVERB
example
معنی(example):
نتایج به صورت روتگنوگرافیک تحلیل شد.
مثال:
The results were analyzed roentgenographically.
معنی(example):
دادهها به صورت روتگنوگرافیک برای وضوح ارائه شد.
مثال:
The data was presented roentgenographically for clarity.
معنی فارسی کلمه roentgenographically
:
به شکل روتگنوگرافیک، مربوط به شیوه تصویربرداری با اشعه ایکس.