معنی فارسی role playing
B1بازی نقش به فعالیتی اطلاق می‌شود که افراد در آن نقش‌های متفاوتی را ایفا می‌کنند.
An act of performing a role in a simulated or imagined scenario.
- IDIOM
example
معنی(example):
دانش‌آموزان از بازی نقش به عنوان شخصیت‌های تاریخی لذت بردند.
مثال:
The students enjoyed role playing as historical figures.
معنی(example):
بازی نقش می‌تواند یادگیری را تعاملی‌تر کند.
مثال:
Role playing can make learning more interactive.
معنی فارسی کلمه role playing
:
بازی نقش به فعالیتی اطلاق می‌شود که افراد در آن نقش‌های متفاوتی را ایفا می‌کنند.
