معنی فارسی roleplayed

B1

نقش‌آفرینی شده، به عمل نقش‌آفرینی انجام شده، اشاره دارد.

Performed a role or character in a specific setting.

example
معنی(example):

او در طول جلسه آموزشی به عنوان معلم نقش‌آفرینی کرد.

مثال:

She roleplayed as a teacher during the training session.

معنی(example):

در کارگاه، شرکت‌کنندگان به نقش‌آفرینی سناریوهای مختلف مشتری پرداختند.

مثال:

In the workshop, participants roleplayed various customer scenarios.

معنی فارسی کلمه roleplayed

: معنی roleplayed به فارسی

نقش‌آفرینی شده، به عمل نقش‌آفرینی انجام شده، اشاره دارد.