معنی فارسی roleplays

B1

بازی‌های نقش، شامل فعالیت‌های گروهی هستند که در آن افراد نقش‌های خاصی را بازی می‌کنند.

Multiple instances of acting out roles in various scenarios.

verb
معنی(verb):

To act out a fantasy, especially with a group.

معنی(verb):

To act as a character as part of a fantasy, especially with a group.

مثال:

He likes to roleplay a vampire.

example
معنی(example):

معلم برای پروژه، بازی‌های نقش مختلفی به ما واگذار کرد.

مثال:

The teacher assigned us different roleplays for the project.

معنی(example):

ما ویدئوهای بازی‌های نقش را تماشا کردیم تا بیشتر درباره موضوع یاد بگیریم.

مثال:

We watched videos of roleplays to learn more about the topic.

معنی فارسی کلمه roleplays

: معنی roleplays به فارسی

بازی‌های نقش، شامل فعالیت‌های گروهی هستند که در آن افراد نقش‌های خاصی را بازی می‌کنند.