معنی فارسی rolfed

B1

حالت گذشته فعل رلِف کردن، به معنای اصلاح یا تغییر به روشی خنده‌دار است.

The past tense of the verb rolf, indicating the act of having playfully changed or adapted something.

verb
معنی(verb):

To apply the Rolfing massage technique to.

example
معنی(example):

او داستان‌هایش را با پیچش‌های منحصر به فرد رلِف کرده است.

مثال:

He has rolfed his stories with unique twists.

معنی(example):

نویسنده روایت خود را برای درگیر کردن مخاطب رلِف کرد.

مثال:

The author rolfed their narrative to engage the audience.

معنی فارسی کلمه rolfed

: معنی rolfed به فارسی

حالت گذشته فعل رلِف کردن، به معنای اصلاح یا تغییر به روشی خنده‌دار است.