معنی فارسی roll in

B1

وارد شدن به مکان یا جمعی به صورت غیررسمی و معمولاً غیر قابل پیش‌بینی.

To arrive in a casual or unceremonious manner.

verb
معنی(verb):

(of a person) To arrive casually at a place.

معنی(verb):

To come in an unstoppable flow.

معنی(verb):

To pot with minimal force.

example
معنی(example):

او دیر رسید و درست قبل از شروع جلسه وارد شد.

مثال:

He was late and rolled in just before the meeting started.

معنی(example):

کودکان بعد از بازی در بیرون وارد شدند.

مثال:

The kids rolled in after playing outside.

معنی فارسی کلمه roll in

: معنی roll in به فارسی

وارد شدن به مکان یا جمعی به صورت غیررسمی و معمولاً غیر قابل پیش‌بینی.