معنی فارسی roll off

B1

عمل ترک کردن یا خارج شدن یک وسیله یا کالا از یک مکان معین، معمولاً به معنای انجام یک فرایند یا رسیدن به یک موقعیت مشخص.

To leave or exit in a manner that suggests completion of a process or movement from one state to another.

example
معنی(example):

کمپرسی به محض رسیدن به انبار بار را تخلیه خواهد کرد.

مثال:

The truck will roll off the cargo as soon as it reaches the warehouse.

معنی(example):

تولید به موقع از خط مونتاژ خارج خواهد شد.

مثال:

The production will roll off the assembly line on schedule.

معنی فارسی کلمه roll off

: معنی roll off به فارسی

عمل ترک کردن یا خارج شدن یک وسیله یا کالا از یک مکان معین، معمولاً به معنای انجام یک فرایند یا رسیدن به یک موقعیت مشخص.