معنی فارسی rollable
B1قابل چرخش، به چیزی اشاره دارد که میتوان آن را چرخاند یا جابجا کرد.
Describing something that can be rolled, particularly referring to physical objects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توپ روی این سطح صاف قابل چرخش است.
مثال:
The ball is rollable on this smooth surface.
معنی(example):
او یک زیرانداز قابل چرخش را برای تمرین یوگا ترجیح میداد.
مثال:
She preferred a rollable mat for her yoga practice.
معنی فارسی کلمه rollable
:
قابل چرخش، به چیزی اشاره دارد که میتوان آن را چرخاند یا جابجا کرد.