معنی فارسی rolled into one

B2

ترکیب یا ادغام چندین چیز به یک کل، معمولاً به منظور ساده‌سازی.

Merged together to form a single unit or document.

example
معنی(example):

دو پیشنهاد به یک طرح جامع تبدیل شدند.

مثال:

The two proposals were rolled into one comprehensive plan.

معنی(example):

آن‌ها ایده‌های مختلف را به یک ارائه نهایی گردآوری کردند.

مثال:

They rolled the various ideas into one final presentation.

معنی فارسی کلمه rolled into one

: معنی rolled into one به فارسی

ترکیب یا ادغام چندین چیز به یک کل، معمولاً به منظور ساده‌سازی.