معنی فارسی roller-coastered
B1حرکت دادن یا عبور دادن به صورت سریع و هیجانانگیز، اغلب در مواقعی استفاده میشود که تجربهای پیچیده یا متغیر وجود دارد.
To experience a series of rapidly changing or fluctuating situations, often implying excitement or thrill.
- VERB
example
معنی(example):
پارک تفریحی ما را از طریق چرخشها و پیچ و خمهای مسیر سوار کرد.
مثال:
The amusement park roller-coastered us through the twists and turns of the track.
معنی(example):
تابستان گذشته، با سوار شدن به این تفریحات هیجانانگیز، از گرداب تجربهها گذشتم.
مثال:
Last summer, I roller-coastered my way through the exhilarating rides.
معنی فارسی کلمه roller-coastered
:
حرکت دادن یا عبور دادن به صورت سریع و هیجانانگیز، اغلب در مواقعی استفاده میشود که تجربهای پیچیده یا متغیر وجود دارد.