معنی فارسی rollercoastered
B1با ترن هوایی سوار شدن، اشاره به تجربیات هیجانانگیزی دارد که در نتیجه سوار شدن بر وسایل بازی حاصل میشود.
To have ridden a rollercoaster or to have experienced the excitement of rollercoasters.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تمام روز در پارک تفریحی با ترنهای هوایی سوار شدند.
مثال:
They rollercoastered through the theme park all day.
معنی(example):
ما از صبح تا شب با ترنهای هوایی سوار شدیم.
مثال:
We rollercoastered from morning till night.
معنی فارسی کلمه rollercoastered
:
با ترن هوایی سوار شدن، اشاره به تجربیات هیجانانگیزی دارد که در نتیجه سوار شدن بر وسایل بازی حاصل میشود.