معنی فارسی rolling strike
B2اعتصابی که در آن کارگران به طور مرتب و برنامهریزیشده در زمانهای مشخص از کار امتناع میکنند تا فشار بر کارفرما افزایش یابد.
A strike in which different groups of workers stop work at different times, rather than all at once, to maximize impact.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگران تصمیم گرفتند یک اعتصاب پیوسته را برای درخواست دستمزدهای بهتر آغاز کنند.
مثال:
The workers decided to start a rolling strike to demand better wages.
معنی(example):
یک اعتصاب پیوسته به گروههای مختلف اجازه میدهد در زمانهای متفاوت شرکت کنند.
مثال:
A rolling strike allows different groups to join in at different times.
معنی فارسی کلمه rolling strike
:
اعتصابی که در آن کارگران به طور مرتب و برنامهریزیشده در زمانهای مشخص از کار امتناع میکنند تا فشار بر کارفرما افزایش یابد.