معنی فارسی rolloff
B1به معنای یک واحد حمل و نقل یا تولید اضافی در فرآیندهای صنعتی.
A single instance of excess material produced or transported.
- NOUN
example
معنی(example):
رولآف قرار بود روز دوشنبه برسد.
مثال:
The rolloff was scheduled to arrive on Monday.
معنی(example):
آنها باید رولآف را با دقت زمانبندی میکردند تا از تاخیر جلوگیری کنند.
مثال:
They had to schedule the rolloff carefully to avoid delays.
معنی فارسی کلمه rolloff
:
به معنای یک واحد حمل و نقل یا تولید اضافی در فرآیندهای صنعتی.