معنی فارسی romanceless

B1

فاقد احساسات عاشقانه؛ بدون عشق یا رمانس

Lacking romance or romantic qualities.

example
معنی(example):

او فیلم‌های عاشقانه را ترجیح می‌داد، بنابراین فیلم‌های بدون عاشقانه برایش مورد علاقه نبودند.

مثال:

She preferred romance movies, so the romanceless films were not her favorites.

معنی(example):

این داستان علیرغم ماجراجویی‌اش، احساس بی‌عشقی داشت.

مثال:

The story felt romanceless despite its adventure.

معنی فارسی کلمه romanceless

: معنی romanceless به فارسی

فاقد احساسات عاشقانه؛ بدون عشق یا رمانس