معنی فارسی romanic
B2مربوط به دوره یا جنبش رمانتیک که در آن احساسات و تخیل بهجای عقل و عقلانیت ارزش بیشتری داشتند.
Relating to or characterized by a focus on emotion and individualism, especially in the arts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شعر رمانتیک معمولاً بر احساسات و طبیعت تأکید دارد.
مثال:
Romantic poetry often emphasizes emotion and nature.
معنی(example):
دوره رمانتیک در هنر آثار مشهور زیادی را تولید کرد.
مثال:
The romantic era in art produced many famous works.
معنی فارسی کلمه romanic
:
مربوط به دوره یا جنبش رمانتیک که در آن احساسات و تخیل بهجای عقل و عقلانیت ارزش بیشتری داشتند.