معنی فارسی romper

A1

لباسی که معمولاً از بالا و پایین ترکیب شده و مناسب فصل تابستان است.

A one-piece garment typically worn by infants and young children.

noun
معنی(noun):

Someone who romps or frolics.

معنی(noun):

A ship that has moved far ahead of a convoy; see also straggler.

example
معنی(example):

او یک رومپر جدید برای تابستان خرید.

مثال:

She bought a new romper for summer.

معنی(example):

رومپر برای فعالیت‌های خارج از منزل بسیار راحت است.

مثال:

The romper is very comfortable for outdoor activities.

معنی فارسی کلمه romper

: معنی romper به فارسی

لباسی که معمولاً از بالا و پایین ترکیب شده و مناسب فصل تابستان است.