معنی فارسی rooftops

B1

قسمت بالایی ساختمان‌ها که به عنوان سطح خارجی آنها عمل می‌کند و می‌تواند استفاده‌های مختلفی داشته باشد.

The upper exterior surface of a building, often flat or sloped, where various activities can take place.

noun
معنی(noun):

(somewhat formal) The area atop a roof.

معنی(noun):

The top layer of a roof; the material covering or composing a roof.

example
معنی(example):

کودکان در تابستان دوست دارند روی سقف‌ها بازی کنند.

مثال:

Kids like to play on rooftops during summer.

معنی(example):

نمایی که از روی سقف‌ها به دست می‌آید می‌تواند خیره‌کننده باشد.

مثال:

The view from rooftops can be breathtaking.

معنی فارسی کلمه rooftops

: معنی rooftops به فارسی

قسمت بالایی ساختمان‌ها که به عنوان سطح خارجی آنها عمل می‌کند و می‌تواند استفاده‌های مختلفی داشته باشد.