معنی فارسی roofward
B1به سمت سقف یا بالای یک ساختمان اشاره دارد.
In the direction of the roof or upward towards the roof.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به سمت سقف نگاه کرد تا نشانهای از نشتی پیدا کند.
مثال:
He glanced roofward, checking for any signs of leaks.
معنی(example):
پرنده به سمت سقف پرواز کرد و به دنبال جایی برای استراحت بود.
مثال:
The bird flew roofward, searching for a place to rest.
معنی فارسی کلمه roofward
:
به سمت سقف یا بالای یک ساختمان اشاره دارد.