معنی فارسی roommate-bonding

B1

رابطه و دوستی بین افرادی که در یک مکان مشترک زندگی می‌کنند. معمولاً از طریق تعاملات روزمره و فعالیت‌های گروهی شکل می‌گیرد.

The relationship and friendship established between individuals who live together, often developed through daily interactions and group activities.

example
معنی(example):

زندگی کردن در کنار هم به ما کمک کرد تا با هم رفیق شویم.

مثال:

Living together helped us with roommate bonding.

معنی(example):

ما یک شب بازی برای تقویت دوستی با هم اتاقی‌ها ترتیب دادیم.

مثال:

We organized a game night for roommate bonding.

معنی فارسی کلمه roommate-bonding

: معنی roommate-bonding به فارسی

رابطه و دوستی بین افرادی که در یک مکان مشترک زندگی می‌کنند. معمولاً از طریق تعاملات روزمره و فعالیت‌های گروهی شکل می‌گیرد.