معنی فارسی roomthily

B1

به صورت راحت و بدون محدودیت، اشاره به چیدمان و زندگی بدون استرس دارد.

In a manner that fosters comfort and ease.

example
معنی(example):

دکور در سرتاسر خانه به‌طور راحتی چینش شده بود.

مثال:

The decor was arranged roomthily throughout the house.

معنی(example):

آنها راحت زندگی می‌کردند و اجازه می‌دادند که به راحتی حرکت کنند.

مثال:

They lived roomthily, allowing for ease of movement.

معنی فارسی کلمه roomthily

: معنی roomthily به فارسی

به صورت راحت و بدون محدودیت، اشاره به چیدمان و زندگی بدون استرس دارد.