معنی فارسی roomy

A2

به معنی جادار و فضا بزرگ، برای اشاره به مکان‌ها یا اشیاء که فضا کافی برای حرکت دارند.

Having ample space; spacious.

noun
معنی(noun):

A roommate.

adjective
معنی(adjective):

Spacious, expansive, comfortable.

مثال:

Our new apartment is roomy enough to accommodate all our furniture.

example
معنی(example):

این آپارتمان بسیار جادار است.

مثال:

This apartment is very roomy.

معنی(example):

من خودروهای جادار را برای سفرهای طولانی ترجیح می‌دهم.

مثال:

I prefer roomy cars for long trips.

معنی فارسی کلمه roomy

: معنی roomy به فارسی

به معنی جادار و فضا بزرگ، برای اشاره به مکان‌ها یا اشیاء که فضا کافی برای حرکت دارند.