معنی فارسی root for

A2

طرفداری کردن، حمایت و تشویق از کسی یا چیزی به ویژه در یک مسابقه یا رقابت.

To show support for a person or team in a competition.

verb
معنی(verb):

To encourage (a favored person, team, or result).

مثال:

I'm rooting for a happy ending to this story.

example
معنی(example):

من همیشه برای تیمم در طول قهرمانی طرفداری می‌کنم.

مثال:

I always root for my team during the championship.

معنی(example):

شما باید برای دوستانتان طرفداری کنید وقتی که در حال رقابت هستند.

مثال:

You should root for your friends when they are competing.

معنی فارسی کلمه root for

: معنی root for به فارسی

طرفداری کردن، حمایت و تشویق از کسی یا چیزی به ویژه در یک مسابقه یا رقابت.