معنی فارسی rootsiest

B1

ریشه‌دارترین به معنای بیشترین ارتباط یا وابستگی به ریشه‌ها است و معمولاً در توصیف عمیق‌ترین یا واقعی‌ترین شکل چیزی کاربرد دارد.

The superlative form describing something having the strongest connection to roots.

adjective
معنی(adjective):

Unadorned; suggestive of earlier times.

مثال:

Their playing has a fresh but rootsy feel.

example
معنی(example):

این طراحی ریشه‌دارترین چیزی است که تا به حال دیده‌ام.

مثال:

This is the rootsiest design I have ever seen.

معنی(example):

آن‌ها ادعا کردند که این موسیقی ریشه‌دارترین در جشنواره است.

مثال:

They claimed it was the rootsiest music at the festival.

معنی فارسی کلمه rootsiest

: معنی rootsiest به فارسی

ریشه‌دارترین به معنای بیشترین ارتباط یا وابستگی به ریشه‌ها است و معمولاً در توصیف عمیق‌ترین یا واقعی‌ترین شکل چیزی کاربرد دارد.