معنی فارسی rooty

B1

ریشه‌دار به موقعیتی اشاره دارد که در آن ریشه‌های گیاهان به‌وفور در خاک وجود دارد.

Describing an area rich in roots, indicating dense plant growth.

example
معنی(example):

باغ پر از ریشه‌های درهم تنیده گیاهان مختلف بود.

مثال:

The garden was rooty, filled with tangled roots of various plants.

معنی(example):

یک چشم‌انداز ریشه‌ای می‌تواند نشان‌دهنده رشد سالم گیاهان باشد.

مثال:

A rooty landscape can indicate healthy plant growth.

معنی فارسی کلمه rooty

: معنی rooty به فارسی

ریشه‌دار به موقعیتی اشاره دارد که در آن ریشه‌های گیاهان به‌وفور در خاک وجود دارد.