معنی فارسی ropemanship
B1مهارت در استفاده و کار با طناب.
The skill or art of handling ropes, especially in marine or climbing activities.
- NOUN
example
معنی(example):
مهارتهای او در کار با طناب همه را در رویداد تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His ropemanship skills impressed everyone at the event.
معنی(example):
او کار با طناب را یاد گرفت تا در قایقسواری کمک کند.
مثال:
She learned ropemanship to help with sailing.
معنی فارسی کلمه ropemanship
:
مهارت در استفاده و کار با طناب.