معنی فارسی rosinate
B1روسین کردن، عمل استفاده از روسین برای بهبود کیفیت صدا در سازهای زهی.
The act of applying rosin to bowing instruments for enhanced performance.
- VERB
example
معنی(example):
روسین کردن، استفاده از روسین برای سازهای زهی است.
مثال:
To rosin is to use rosin for bowing instruments.
معنی(example):
موسیقیدانان باید متوجه روسین کردن کمانهای خود باشند تا صدای بهتری بگیرند.
مثال:
Musicians need to properly rosin their bows for better sound.
معنی فارسی کلمه rosinate
:
روسین کردن، عمل استفاده از روسین برای بهبود کیفیت صدا در سازهای زهی.